سفارش تبلیغ
صبا ویژن























هفته ی سی و سوم دوستی من وخدا...

خدایا مدتهاست که به شیطان فکر می کنم و اینکه چطوری می آید و لای زندگی آدم ها می لولد.او به همه چیزو همه جا کار دارد و اگر کوچک ترین فرصتی پیدا کند حتما یک خرابکاری بزرگ می کند.دیروز در سوره ی بقره خواندم که گفته ای ((اوشمارابه بدی و زشتی فرمان می دهد و می خواهد که درباره ی خدا چیزهایی بگویید که بدان آگاه نیستید))

راستش من خیلی وقتها متوجه نمی شوم که او چه جوری فرمان می دهد .او خیلی مرموز است.حدس می زنم او اول با آدم ها دوست می شود.و بعد کاری می کند که آدم ها بدون اینکه اصلا حواسشان باشد به حرف های او گوش بدهند.گاهی از شیطان می ترسم .گاهی از او متنفر می شوم.گاهی از او لجم می گیرد.گاهی هم تصمیم می گیرم ندیده اش بگیرم.بعضی وقتها هم دلم می خواهد طوری اذیتش کنم که برود وو دست از سر هرچی آدم است بردارد.اما بیشتر وقت ها از خودم می پرسم این شیطان راستی راستی چه جور موجودی است؟از کجا پیداش شده ؟چه کاره است و توی این دنیا چه کار می کند؟آمده فقط ادم ها را از راه به در کند؟امده تا جاده ی جهنم را برای ما صاف کند ؟خدایا کاشکی این یکی را دیگر خلق نمی کردی.اگر شیطان نبود شاید گناهکاری هم نبود.شاید ان وقت همه چیز رو به راه بود.

دوست من

 

ایا هیچ وقت به شیطان فکر کرده ای؟آیا تا به حال پیش آمده که حضورش را احساس کنی؟کی کجا چه جوری؟

آیا تا حالا به حرف هایش گوش داده ای و به دستورهایش عمل کرده ای؟؟؟

 

 

 

منبع کتاب نامه های خط خطی اثر عرفان نظرآهاری


نوشته شده در دوشنبه 88/8/25ساعت 5:6 عصر توسط نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin