سفارش تبلیغ
صبا ویژن























سر چهارراه اولم 
چشمم به دختر بدحجاب آن طرف چهارراه می افتد.از نگاه به او شرم نمی کنم.
در گوشم هندزفری است،از گوش دادن به ترانه های مبتذل شرم نمی کنم.
بلوتوثم روشن است.
سرچهارراه دوم ناشناسی برایم کلیپ مبتذلی می فرستد و من از دیدن آن شرم نمیکنم.
سرچهارراه سوم کودکی درخواست کمک میکند.از بیکاری پدر ومریضی مادرش می گوید،ومن از بی تفاوتی شرم نمی کنم.
نرسیده به چهارراه آخر لابه لای جمعیت میان پیاده رو، چندبار تنم به تن زن های نامحرم می خورد و من شرم نمیکنم.
کنارچهارراه آخر روی بنر بزرگی نوشته است:
آقا غریب است غریب! وعلت غربت آقا گناهان من وتوست!!!
و من از این غربت شرم نمی کنم.....


نوشته شده در دوشنبه 89/4/21ساعت 7:28 عصر توسط بامعرفت نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin