روزی جابر بن عبدالله انصاری که در آخر عمر دو چشم جهان بینش تاریک شده بود به محضر حضرت سجاد (علیه السلام) شرفیاب شد.
جابر بن عبدالله انصاری و سلام پیامبر
صدای کودکی را شنید ، پرسید کیستی؟ گفت من محمد بن علی بن الحسینم، جابر گفت: نزدیک بیا، سپس دست او را گرفت و بوسید و عرض کرد:
روزی خدمت جدت رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) بودم که فرمود: شاید زنده بمانی و محمد بن علی بن الحسین که یکی از اولاد من است ملاقات کنی. سلام من را به او برسان و بگو: خدا به تو نور حکمت دهد. علم و دین را نشر بده. امام پنجم هم به امر جدش قیام کرد و در تمام مدت عمر به نشر علم و معارف دینی و تعلیم حقایق قرآنی و احادیث نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) پرداخت.
ر.ک: نرمافزار "عترت امام محمد باقر علیه السلام"
Design By : Pars Skin |