آب گلواژه های عشق را در جزر و مدهای پی در پی هجی می کند تا ساحل ، تسلیم را از یاد نبرد . در گذر تند موج ، کفها بی محابا با تلاقی خودی های بی حاصل در نمایش حبابهای تو خالی ، در هم می شکنند و خواهی نخواهی در آب فرو می غلتند . زیبایی حقیقت دریا در پیوستن قطره ها به هم ، آنجا پیداست که حباب تهی بودنش را در غنای آب ادراک کند و با سجده ای بر اقیانوس ، نیست شود . نیستی کجاست ؟ این به یقین عین هستی است و قطرات در وحدت آب شناور … و این ، داستان ولایت است ؛ داستان توحید .
نوشته شده در یکشنبه 86/5/7ساعت
7:10 عصر توسط نظرات ( ) |
Design By : Pars Skin |