سفارش تبلیغ
صبا ویژن























بسم رب المهدی
باسلام و عرض تبریک بمناسبت ماه ضیافت آسمانی
بازم منم مزاحم همیشگی - بامعرفت - با نوشته های جورواجورم ... بابا قول میدم از این به بعد خیلی کم مزاحم بشم .
اول لازمه از این عزیزمون ( بامعرفت اصفهونی ) که قبول زحمت کردند و دارند برای خدا کار میکنند
بی نهایت سپاسگزارم .
دیگر اینکه الحمدلله یه جوری شد که ایشاالله شاید گاهی اوقات بتونم یه سری به وبلاگ بزنم .
امروز میخوام براتون یه مطلب جالب رو که از سایت ایلگاد برداشتم بزارم .
امیدوارم مورد پسند همه دوستان و بزرگوارن قرار گیرد - راستی وبلاگ دیگرم هم ایشاالله قراره بروز بشه و
آدرسش رو در اختیار دوستان میزارم .
و اما گفتگویی با یار :

گفتگو با خدا
خواب دیدم .در خواب با خدا گفتگویی داشتم .
خدا گفت :
پس می خواهی با من گفتگو کنی؟
گفتم اگر وقت داشته باشید.
خدا لبخند زد.
وقت من ابدی است.
چه سوالاتی در ذهن داری که می خواهی از من بپرسی؟
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟
خدا پاسخ داد:
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند،
عجله دارند زودتر بزرگ شوند و بعد، حسرت دوران کودکی را می خورند.
اینکه سلامتشان را صرف به دست آوردن پول می کنند ،
و بعد
پولشان را خرج حفظ سلامتی می کنند.
اینکه با نگرانی نسبت به آینده، زمان حال را فراموش می کنند.
آنچنان که دیگر نه در حال زندگی می کنند ، نه در آینده
این که چنان زندگی می کنند که گویی ، نخواهند مرد.
وآنچنان می میرند که گویی هرگز نبوده اند.
خداوند دستهای مرا در دست گرفت
و مدتی هر دو ساکت ماندیم.
بعد پرسیدم
به عنوان خالق انسانها
می خواهید آنها چه درسهایی از زندگی را یاد بگیرند ؟
خداوند با لبخند پاسخ داد :
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد
اما می توان محبوب دیگران شد.
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد.
بلکه کسی است که نیاز کمتری دارد.
یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق، در دل
کسانی که دوستشان داریم ایجاد کنیم،
ولی سالها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد با بخشیدن بخشش یاد بگیرند.
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند.
اما بلد نیستند احساسشان را ابراز کنند یا نشان دهند.
یاد بگیرند که می شود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند، اما آن را متفاوت ببینند.
یاد بگیرند که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند.
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند.
و یاد بگیرند که من اینجا هستم
همیشه
--------------------------
امیدوارم همیشه با خدا و در راهش باشین
پینوشت : اینم آدرس وبلاگ دیگرم بنام دخترونه : http://efaff.parsiblog.ir


نوشته شده در چهارشنبه 87/6/13ساعت 1:24 صبح توسط بامعرفت نظرات ( ) |

هفته ی دوم دوستی من وخدا:

خدایا،یه هفته از دوستی ما میگذره و من همش به این موضوع فکر می کنم که مگه میشه آدم با خدا دوست بشه؟آخر تو خیلی بزرگی و من خیلی کوچکم.اما من یاد حضرت ابراهیم افتادم که تو بهش گفته بودی خلیل، خلیل یعنی دوست وخلیل الله یعنی دوست خدا.پس حضرت ابراهیم دوستت بوده اما او پیامبر بود ولی من که پیامبر نیستم. شاید تو فقط با پیامبرها دوست می شوی...


اما من گشتم وتوی قرآن یک آیه پیدا کردم.یک آیه که ثابت می کرد تو با باهمه دوست می شوی می دانی کدام آیه را می گویم؟


سوره ی یونس آیه ی 62 آنجا که می گویی:


(اگاه باشید که دوستان خدا ترسی ندارندو غمگین نمی شوند)


یعنی تو می توانی یک عالم دوست داشته باشی پس من هم می توانم دوستت باشم.خدایا ممنون که اجازه دادی با تو دوست شوم.


دوست عزیزم...


تو درباره دوستی با خدا چه فکر می کنی؟آخر آدم چطور می تواند با خدا دوست شود؟به نظر تو این دوستی چه شکل است؟


دوستی یک ما جرای دو طرفه است و هر کدام از دو طرف وظایفی در برابر هم دارند درباره ی دوستی با خدا هم حتما همینطور است نه؟


اگر دوستی با خدا معنی داشته باشد پس واژه هایی مثل قهر وآشتی با خدا هم معنا دارد.راستی تو هیچ وقت با خدا قهر کرده ای ؟ آشتی چطور؟


------------------------------------------
برگرفته از کتاب نامه های خط خطی - نوشته عرفان نظر آهاری


نوشته شده در جمعه 87/6/8ساعت 12:0 عصر توسط نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5      >
Design By : Pars Skin